خجالت عبارت است از اضطراب و نگراني در محيطهاي اجتماعي به شرکت در تعاملات اجتماعي. همچنين به معناي صحبت نکردن کودکان در مقابل ديگران و حتي در زماني که از آنها بهطور مستقيم سؤال ميشود. آنها در هيچ مسابقه و فعاليتي شرکت نميکنند و يا به مکانهايي مثل زمين بازي مدرسه نميروند مگر اينکه از طرف يکي از والدين و يا دوستان نزديک مورد حمايت قرار بگيرند.
حسکمرويي در کودکان ميتواند موجب خجالت زدگي آنها از طريق جلب توجه عموم شود (حتي اگر اين جلب توجه خوب باشد).
بسياري از کودکان در بعضي از موقعيتها نظير مهدکودک و يا پيش دبستاني خجالتي هستند. يک شخصيت درونگرا ،خود به تنهايي مشکلي بهوجود نميآورد اما زماني يک رفتار خجالتي ميتواند آزاردهنده باشد که او را از داشتن دوست، شرکت در بازي و ديگر فرصتهاي يادگيري دور ميکند که اين خود ميتواند مشکلساز باشد.
عوامل خجالت
تحقيقات نشان ميدهد که ميل به کمرويي ممکن است ژنتيکي باشد. با توجه به تحقيقات انجامشده در دانشگاه هاروارد در رابطه با نوزادان، متوجه شدند که 15 تا 20 درصد نوزادان تازه به دنيا آمده در اين محيط جديد ساکت، هشيار و آرام هستند. با اين وجود، حدود 25 درصد از اين نوزادان نوجوانان خجالتي نميشوند در حاليکه بعضي از نوجوانان خجالتي، کودکي پر شور و نشاطي داشتند.
گفته ميشود محيط يک کودک عامل مهمي است در اينکه او يک نوجوان خجالتي بشود يا نه! ميل به کمرويي و يا خجالتي بودن با توجه به شرايط خانه نظير بيثباتي در تربيت فرزند، اختلافات خانوادگي، انتقاد تند واقتدار خواهر و برادر بيشتر خواهد شد.
والديني که فرزندان خود رابهنحوي، قبول دارند و از آنها حمايت ميکنندتا بدون آنکه خيلي براي آنها مفيد واقع شوند به آنها کمک ميکنند تا در تعاملات اجتماعي خود راحت برخوردکنند.
تجربه يک موفقيت در بعضي از موقعيتهاي اجتماعي موجب تشويق کودک در موقعيتهاي مشابه آتي ميشود. دستانداختن و مسخره کردن يک کودک، بيان کردن عقايد و احساساتش، بر چسب خجالتي بر او زدنف و تحميل ارتباطات اجتماعي چاره ساز نخواهد بود.
اما روشهاي مفيدي براي کمک به پدر و مادرها وجود دارد؛
قدردانيتان را از کودک خود براي کسي که هست بيان کنيد. بچههاي خجالتي اغلب شنوندههاي خوبي هستند و نسبت به ديگران کمتر پرخاشگري ميکنند. بيشتر کودکاني که زمان خود را صرف بازي کردن با خود ميکنند هم به والدينشان نزديکاند و هم دوستان صادق و باوفايي هستند.
از فرزند خود در محيطهاي ناآشنا حمايت کنيد. تنهايش نگذاريد و اجازه بدهيد قبل از شرکت کردن در جمع آن را بهدقت بررسي کند.
با کودک خود نمايش بازي کنيد. گفتن و انجام دادن کارهايي که براي او سخت بهنظر ميرسد را با او تمرين کنيد.
کمکشان کنيد تا کارهايي را در زماني که افراد خانواده و يا دوستان دور هم هستند انجام دهند، مثلاً او ميتواند نشان دهد که مهمانان لباسشان را کجا قرار دهند و يا دستمال سفرهها را روي ميز بچيند.
او را تشويق به پيدا کردن اسباب بازيها براي بچههاي کوچکتر کنيد تا نشان بدهد اينکه چطور ميتوان با قطعات پازل خانهسازي کرد. در اين صورت او اعتماد به نفس بيشتري در رابطه با بچههاي کوچکتر پيدا ميکند.
اجازه بدهيد فرزندتان برخي مسائلش را خودش حل کند حتي اگر به سختي آن را انجام دهد، اطمينان خود را از توانايي فرزندتان براي سروکله زدن با مشکلات و پيدا کردن راه حلاش اظهار کنيد.
هنگامي که فرزندتان در يک موقعيت اجتماعي موفق ميشود به آن توجه کنيد و نظر بدهيد.
توجه: مطالب بلاگ فروشگاه اینترنتی "نوپا" برگرفته از منابع داخلی و بین المللی است، جنبه اطلاع رسانی داشته و توصیه تخصصی تلقی نمیشوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک و متخصصان دانست.